پیامک مناسبتی
جان پیش تو خواهش نشستن دارد
دل در حرمت شوق شکستن دارد
چون پنجره آفتاب بر پنجره است
هر روز دخیل اشک بستن دارد
این راه اگر خاره و خارا، بطلب!
گر قابل آبله است این پا، بطلب!
دست از طلب آه، فال خوبی آمد
یعنی ته مطلب این که آقا بطلب
انشاءالله بزودی قسمت همه مشهدالرضا ...
کمک کن مثل مشهد، شهر رویا
دلم پر ازدحام از نور باشد
پر از پرواز کفترهای کوچک
سرم سبز و دلم پرشور باشد
مشهد آن شهر علی موسی الرضا
آن که باشد قبله حاجات ما
تا به مشهد پای کوبان می رویم
در حرم با چشم گریان می رویم
قطعه ای از خاک زیبای بهشت
بهتر از هر معبد و دیر و کنشت
قطعه ای از خاک زیبای بهشت
وصف آن را با طلا بـاید نوشـت
در حرم نورانی آقا، نائب الزیاره و دعاگوی شما هستیم
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است
در حرم نورانی آقا، نائب الزیاره و دعاگوی شما هستیم
جذابیت تمام ایران، مشهد
سرسبزتر از خطه گیلان، مشهد
قالی سلیمان به گمانم می گفت:
من عبد توام قطار تهران-مشهد
غم های زمانه ام که بی حد باشد
یا آب و هوای دل من بد باشد
در تق تقِ این قطار حل خواهد شد
وقتی حرکت به سمت “مشهد” باشد!
دلم می خواد آقاجون، مشهدت ببینم
کنار سقاخونت، با زائرات بشینم
سقاخونت آقاجون، به یاد مشک سقاست
اونجا فقط برای شادی قلب زهراست
ای سرم خاک پای زائر تو
وی به جانم بلای زائر تو
دل همسایگان مشهدیت
گشته زائرسرای زائر تو
هزارجور آدم با هزار خُلق و خَلقِ مختلف می آیند و در صفای صحنت مقیم می شوند ...
چه فرق دارد برای تو اما ...
نازِ آن مست ...
یا نیازِ این دست ...
وقتی که از کبوترها هم نمی گذری ...
سیدی هر چه بودم و هستم
به ضریح تو دست دل بستم
تو رئوفی و من زمین خورده
تو بلندی و من همه پستم
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند، مریضی شفا گرفت
خورشیدی آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت
از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت
دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت
آقا گداتو پس نزن اونکه فقط می خواد یه چیز
عمری کبوترت شدم یه بار برام گندم بریز
باز صدا کنم ترا، ای سر و سامانی من
در گذر از حادثه ها، یار پریشانی من
سائل و مسکین توام، حاجت من وصال توست
از در خود مران گدا، شاه خراسانی من
کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد
بدون واسطه دم از احد نخواهد زد
گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف
به سینه احدی دست رد نخواهد زد