پیامک مناسبتی
Last seen: اردیبهشت ۱۳, ۱۴۰۳
خنده بر پاره گریبانی مان می کردند خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند پشت دروازه ساعات معطل بودیم خوب آماده مهمانی مان می کردند
رسیده اند به شام و خرابه منزلشان سَری به دامن و سِرّی نهفته در دلشان هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست در این سکوت که پیچید دور محملشان
هرچند سربه زیر ولی سرفراز بود زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست
سلام بر زینب (س) ، که اگر او نبود، عاشورا در کربلا تمام می شد.
برای منتظر مرگ چاره لازم نیست شب خرابه نشین را ستاره لازم نیست اگر چه سجده زنجیری ام فراوان است برای بردن من استخاره لازم نیست
بانوی سه ساله کربلا! از ظهر عاشورا، تا شب های خرابه مگر چند سال گذشت که موهات سفید شد و قد خمیده شدی؟
ای سرت سعیِ صفای سنگ ها نیزه ات قبله نمای سنگ ها زخم می زد بر دلم زخم زبان لحظه لحظه، پا به پای سنگ ها
ای آنکه نیست غیر خدا خون بهای تو خون سر شکسته من رو نمای تو زینب سرش شکسته ولی سر شکسته نیست سر خم نکرده پیش کسی جز خدای تو
امروز روز ورود کاروانی نور به سرزمین پر غم شام است. امروز روز ماتم است، روز شعله گرفتن عاشورا، بعد از گذشت روزهای سخت اسیری ...
"ما رایت الا جمیلا" مگر غیر از این انتظار می رفت که دختر علی (ع) جز این بگوید؟!
از سر کوچه بی عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی مان می کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم بیشتر شک به مسلمانی مان می کردند
عطش صحرای کربلا آسان تر بود تا غربت خرابه های شام ...
هنوز که هنوز است، شب های شام غربت ِ گریه های زینب را دارد. گیرم که هزار سال گذشته باشد قصه ظلم مگر کهنه می شود؟!
از پشت بام بر سرمان سنگ می زنند بر زخم کهنه پرمان سنگ می زنند وقت نزولِ سوره توحید بر لبت ابلیس ها به باورمان سنگ می زنند