پیامک مناسبتی
Last seen: اردیبهشت ۱۳, ۱۴۰۳
بتاب ای مه که زینب دل غمین است پریشان دل ز مرگ شاه دین است بتاب ای مه رقیه دل کباب است ز مرگ باب خود در پیچ و تاب است
کوفه را کوفیان آذین بسته اند اما نه برای حکومتت برای رسیدن سرت صلی الله علیک یامظلوم یا اباعبدالله
شب رسید و روز عاشورا گذشت سوختند آن خیمه و خرگاه را در دل شب زینب بی خانمان ترک کرد آن سوخته خرگاه را
آنجا که صحبت از ادب اولیا کنند اول حکایت از پسر مرتضی کنند محفل فروز زهره جبینان فاطمی کز مه مثل بر آن قمر دلربا کنند
علم بر دوش مردان جوان است علی اصغر امیر کودکان
همه جا زمزمه یاحسین و کربلاست زمزمه ضجه های زینب و بچه هاست خوشا به حال اونایی که دل هاشون تو بین الحرمین و کربلاست
چشمان زمین دوباره تر خواهد شد ماه از سر شب بدون سر خواهد شد تاریخ دوباره به خودش می لرزد شق القمری بزرگتر خواهد شد
دنبال صدای دلبرم افتادم با سر به کنار اکبرم افتادم تا پهلوی نیزه خورده اش را دیدم یک لحظه به یاد مادرم افتادم
ظهر عاشورا شده باز اشک میاد از چشم های ناز
می رم بخوابم بابایی حالم خرابه بابایی عمه دلش خوش باشه که رقیه خوابه بابایی السلام علیک یا رقیه بنت الحسین
هفتاد و دو مجنون ز لیلی شده عاقل هفتاد و دو فرهاد به شیرین شده واصل هیهات که جان گیرد از آنها ملک الموت جان دست حسین است نه بازیچه قاتل
خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست این هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست عطر خون پر شده بر دامن هر شاخه گل باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست
هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند با سرورِ آفتاب بیعت کردند رفتند و به دریای ابد پیوستند چون رود، به اصل خویش رجعت کردند
شده عالم سیه پوش از داغ هفتاد و دو تن می شود خاک صحرا بر یوسف زهرا کفن رسد از باغ جنت با چشم گریان فاطمه (س) گهی آید در گودال گاهی کنار علقمه