حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

دوستان جان داده ام بهر دهانش بنگرید کو به چیزی مختصر چون باز می ماند ز من صبر کن حافظ که گر زین دست باشد درس غم عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند ز من...

من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

در نمازم خم ابروی تو، با یاد آمد حالتی رفت که محراب، به فریاد آمد روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت روز بزرگداشت حاف...

جهان پیر است و بی بنیاد، ازین فرهاد کش فریاد روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

جز نقش تو در نظر نیامد ما را جز کوی تو رهگذر نیامد ما را خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت حقا که به چشم در نیامد ما را روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

ز تاب آتش سودای عشقش به سان دیگ دایم می زنم جوش چو پیراهن شوم آسوده خاطر گرش همچون قبا گیرم در آغوش اگر پوسیده گردد استخوانم نگردد مهرت از جانم فراموش...

اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح صلاح ما همان است کان تو راست صلاح روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس کس به امید وفا ترک دل و دین مکناد که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس رو...

خرم آنروز کزین منزل ویران بروم راحت جان طلبم و از پی جانان بروم روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق ببست گردن صبرم به ریسمان فراق روز بزرگداشت حافظ گرامی باد

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم روز بزرگداشت حافظ گرامی...

الا ای آهوی وحشی کجایی مرا با توست چندین آشنایی دو تنها و دو سرگردان دو بیکس دد و دامت کمین از پیش و از پس بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار ...

شبی مجنون به لیلی گفت: کای محبوب بی همتا ترا عاشق شود پیدا، ولی مجنون نخواهد شد روز بزرگداشت حافظ شیرازی گرامی باد