آبی نبود اگر که تو دریا نمی شدی مشکی نبود اگر که تو سقا نمی شدی حالا که مثل نور شدی و قمر شدی ای کاش هیچ وقت تو پیدا نمی شدی

عباس لوای هفت افراشته است وین راز به خون خویش بنگاشته است او پرچم انقلاب عاشورا را با دست بریده اش بپا داشته است

دانش آموزان امتحان جغرافی داشتند. سوال این بود: تنها قمر کره زمین چه نام دارد؟ می دونست "ماه" هست ولی با عشق نوشت: "قمر بنی هاشم(ع)" معلمش بامعرفت، نم...

ستاره از نگین بر خاک افتاد قمر از روی زین بر خاک افتاد گل سرخی ز دامان پیمبر برای حفظ دین بر خاک افتاد السلام علی الحسین و علی عباس الحسین

شنیدی که می گن مرد و قولش عمو با آب بر می گرده بابا

گفتند دستانش را قطع کنید تا سنت دست بوسی در آنان برچیده شود اما کوفیان نفهمیدند ما اصالتا پابوس این خانواده ایم السلام علیک یا قمر بنی هاشم علیه السلا...

دستانش را بریدند تا از حسین دست بکشد! می دانستند دلش لبریز از عشق حسین است، هدف تیرها کردند قلبش را ... گفتند در سرش هوای حسین است، چه کنیم؟ اینجا بود...

یک مشک، یک غیرت که از آن روبرو آمد طفلی صدا زد بچه ها گویا عمو آمد باید به استقبال آب و آبرویش رفت وقتی عمو از جنگ آب و آبرو آمد

مفهوم بلند آفتابی عباس از گریه کودکان کبابی عباس از تشنگی ات فرات دلخون گردید والله که آبروی آبی عباس التماس دعا

بسیار گریست تا کی بی تاب شد آب خون ریخت ز دیدگان خوناب شد آب از شدت تشنه کامی ات ای سقا آن روز ز شرم روی تو آب شد آب

علی یک دسته گل از یاس آورد ز طوبی شاخه احساس آورد میان باغی از گل های زهرا خوشا ام البنین عباس آورد

یک دست صدا ندارد اما بی دست ها غوغا می کنند ... السلام علیک یااباالفضل العباس بن امیرالمومنین

دو دست دادی و دست دو عالم به سوی توست یاابالفضل

صدای نعره دریا به گوش جان بشنو که موج آب هم این طرفه بیت را گویاست سلام خالق منّان سلام خیرالناس سلام خیل شهیدان به حضرت عباس

دستی که در مقابل شه می شود دراز بی دست علقمه ز کرم می کند پُرَش